توسل به ترامپ برای مهار ژاپن
تاکایچی صرفا آنچه را که مدتهاست امری بدیهی تلقی میشود، به زبان آورد: اینکه بحران مرتبط با تایوان، امنیت ملی ژاپن را تهدید میکند. اما اظهارات او یکی از واضحترین سیگنالهای عمومی تا به امروز بود که نشان میدهد توکیو ممکن است در دفاع از تایوان در برابر تهاجم چین، به این جزیره کمک کند.
واکنش پکن چنان بود که گویی تاکایچی که یک سیاستمدار محافظهکار است، اعلان جنگ کرده است. رسانههای دولتی چین او را به احیای زبان نظامیگری متهم کردند که برای توجیه تجاوزات ژاپن در جنگ جهانی دوم استفاده میشد و یک فرستاده ارشد چینی، مطلبی را منتشر کرد که به منزله تهدید آنلاین برای «گردن زدن» خانم تاکایچی بود. چین واردات برخی کالاهای ژاپنی را متوقف کرد، گردشگران چینی را از سفر به ژاپن منصرف کرد و گشتهای گارد ساحلی خود را در اطراف جزایری که مورد ادعای هر دو کشور است، افزایش داد. پکن به دلیل کینههای باقیمانده از گذشته جنگی ژاپن، که شامل تهاجم و اشغال چین بود، به طور معمول به توکیو میتازد. اما این بار، این خشم ریشه در امری خطرناکتر دارد: اضطراب فزاینده چین از اینکه یکی از اهداف بنیادینش - یعنی منزوی کردن تایوان و وادار کردن آن به اتحاد مجدد طبق شروط پکن - در حال از دست رفتن است.
حزب کمونیست چین مدتها بر این فرض بود که زمان و فشار بهآرامی تایوان را فرسوده خواهد کرد. اگر شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، به این نتیجه برسد که این شرطبندی شکست خورده است، ممکن است زودتر از موعد مقرر، به اشکال شدیدتری از فشار متوسل شود. برای امنیت منطقه حیاتی است که توکیو و واشنگتن موضعی محکم اتخاذ کرده و بهوضوح این پیام را ارسال کنند که افزایش فشار چین بر تایوان، با پاسخی هماهنگ روبهرو خواهد شد. برای سالها، چین ترکیبی از فشار دیپلماتیک و اقتصادی را به همراه رزمایشهای نظامی تقریبا روزانه و کارزارهای اطلاعات نادرست بر تایوان اعمال کرده است. این اقدامات درست در آستانه خطوط قرمزی قرار دارند که ممکن است باعث مداخله ایالات متحده و متحدانش شود. هدف چین روشن است: متقاعد کردن مردم تایوان به اینکه مقاومت بیهوده است و تسلیم، تنها راه برای جلوگیری از یک درگیری فاجعهبار است. اظهارات تاکایچی این منطق را در هم شکست. از آنجا که ژاپن میزبان پایگاههای آمریکایی است که در هرگونه واکنش به تهاجم چین نقشی محوری ایفا خواهند کرد، اظهارات او هشداری به پکن است مبنی بر اینکه افزایش شدید فشار بر تایوان احتمالا با واکنش مشترک و هماهنگ متحدان مواجه خواهد شد. این چشمانداز برای پکن عمیقا نگرانکننده است؛ کشوری که دههها تلاش کرده از تبدیل شدن امنیت تایوان به یک مسوولیت مشترک منطقهای جلوگیری کند.
زمانبندی بیانیه خانم تاکایچی، نگرانی عمیقتری را نیز برای پکن تشدید کرد. انتخابات ریاستجمهوری بعدی تایوان برای اوایل سال ۲۰۲۸ برنامهریزی شده است. اگر حزب حاکم - که در برابر اولتیماتومهای اتحاد مجدد پکن مقاومت میکند - بار دیگر پیروز شود، دورهای را که از سال ۲۰۱۶ آغاز شده است، تمدید خواهد کرد و از دید پکن، هویت متمایز تایوانی را تثبیت کرده و نافرمانی این جزیره را به امری عادی بدل خواهد کرد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، ممکن است چین احساس کند چارهای جز اعمال فشار هرچه بیشتر بر تایوان ندارد.
این به معنای اجتنابناپذیر بودن تهاجم نظامی نیست. اما احتمال اینکه چین تجارت با تایوان را محدود کند - تجارتی که بهرغم تنشها، برای اقتصاد این جزیره گسترده و حیاتی است - و حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی و مانورهای نظامی نمایشی در اطراف تایوان را افزایش دهد، بالا میبرد. این وضعیت میتواند به طور قابلتوجهی شانس یک درگیری ناخواسته را افزایش دهد.
نیاز پکن به کنترل روایت در میان افکار عمومی چین، بر بیثباتی اوضاع میافزاید. هرگاه حزب کمونیست با یک چالش خارجی روبهرو میشود، خشم ناسیونالیستی چینیها را برمیانگیزد. اینکه این مساله شامل ژاپن، منبعی بهویژه آتشزا برای کینهتوزی چینیها، میشود، شرایط را بهشدت حساس میکند. برانگیختن ناسیونالیسم - همانطور که پکن اکنون انجام میدهد - حزب کمونیست را در گوشهای قرار میدهد که هرگونه مصالحه با ژاپن در آینده، به مثابه خیانت به خشم عمومیای تلقی خواهد شد که خود آن را تشویق کرده است.
در نشانهای از نگرانی پکن در این مورد، شی تلاش کرده است با توسل مستقیم به ترامپ برای مهار ژاپن، میان واشنگتن و توکیو شکاف ایجاد کند. به نظر نمیرسد ترامپ در این دام افتاده باشد. بر اساس گزارش منتشرشده از سوی چین درباره این تماس تلفنی، او تنها با تاییدی مودبانه اذعان کرده که واشنگتن «درک میکند» تایوان چقدر برای چین اهمیت دارد. پاسخ محتاطانه ترامپ و تصویب اخیر حدودا یکمیلیارددلاری تسلیحات اضافی برای تایوان توسط او، ظاهرا - در حال حاضر - هرگونه امید پکن برای متقاعد کردن ترامپ به نرم کردن حمایتش از تایوان در ازای همکاری چین در زمینه تجارت را بر باد داده است. شی اکنون با ترکیبی روبهروست که امیدوار بود از آن اجتناب کند: یک رئیسجمهور آمریکا که به نظر نمیرسد آماده معامله بر سر تایوان باشد و یک رهبر ژاپنی که مایل است بهصراحت اعلام کند که یک بحران میتواند کشورش را نیز درگیر کند.
این یک لحظه سرنوشتساز برای ثبات منطقه است. ژاپن باید موضع خود را حفظ کند و ایالات متحده باید در کنار آن بایستد. اگر هر یک از آنها عقبنشینی کند، پکن آن را دلیلی بر کارساز بودن فشار تلقی خواهد کرد. اما اگر واشنگتن، توکیو و شرکایشان این پیام را ارسال کنند که ادامه فشار چین علیه تایوان با اقدامات متقابل هماهنگ روبهرو خواهد شد، میتوانند محاسبات چین را تغییر دهند و روشن سازند که تشدید بیشتر تنش میتواند به رویارویی گستردهتری منجر شود که شاید پکن قادر به کنترل آن نباشد. تاکایچی این وضعیت را ایجاد نکرد؛ سالها فشار بیوقفه چین این کار را کرد. اظهارات او تنها آنچه را که مدتهاست به طور ضمنی وجود داشته، علنی ساخت: اینکه اگر پکن به تنگتر کردن حلقه محاصره تایوان ادامه دهد، ناگزیر دموکراسیهای دیگر را نیز به میدان خواهد کشاند، زیرا سرنوشت این جزیره اکنون مستقیما بر امنیت آنها تاثیرگذار است. بهصراحت سخن گفتن از مخاطرات مشترکی که بازیگران این معادله با آن روبهرو هستند، همانطور که خانم تاکایچی انجام داد، مسیری مطمئنتر برای رسیدن به ثبات است تا تظاهر به اینکه سکوت میتواند حافظ صلح باشد.
* پژوهشگر ارشد حوزه چین