جنبشی متعلق به همه صلح‌طلبان جهان
دکتر علی دیواندری * هر جنبش مدنی و هر کارزار فراگیر عمومی به دو چیز نیازمند است تا به سرانجام برسد. یکی شکل‌گیری کوشش‌های مدنی و اجتماعی پیرامون یک مساله مهم اجتماعی و دیگری وجود نیروها و عواملی که به طور بالقوه و بالفعل برای تحقق اهداف در کنار هم قرار گرفته و به یاری هم آیند. درخصوص «جنبش مدنی ضد تحریم» هر دوی اینها فراهم است.
از یک طرف مساله‌ای که با آن روبه‌رو هستیم به حدی از اهمیت و بزرگی برخوردار است که آن را باید موضوعی فراتر از تحریم یک کشور یا ملت بلکه آن را مساله‌ای جهانی، جدی و پردامنه و به عنوان مساله‌ای انسانی و بشری مورد توجه قرار داد. از طرف دیگر هم، بسترها، پشتوانه‌ها و نیروهایی که برای به سرانجام رساندن چنین جنبش و کارزاری مورد نیازند، تا اندازه خوبی مهیاست؛ به شکلی که می‌توان به پیامدها و نتایج مثبت آن خوشبین بود.
اما «تحریم» به عنوان یک مساله اجتماعی فوق‌العاده دارای اهمیت، از چند بعد قابل بررسی است. وقتی به این ابعاد توجه می‌کنیم در می‌یابیم که اعمال تحریم‌ها صرفا قطع کردن مناسبات اقتصادی، انسداد مبادلات بانکی یا بسته شدن درهای تجارت و مبادلات بازرگانی، علمی و فناوری نیست. بلکه اعمال تحریم‌ها جامعه بشری و مناسبات اقتصادی و فرهنگی آن را در شرایطی قرار داده که بسیاری از اصول پذیرفته‌شده انسانی و اقتصادی که مبنای وفاق و زندگی جمعی در جامعه جهانی است به طور جدی زیرپا گذاشته شده‌اند. اما کدام جنبه‌ها و ابعاد حیاتی در جهان ما هستند که تحریم، آنها را زیرپا گذاشته و زنگ خطری را برای جامعه جهانی، کشورها و ملت‌ها به صدا در می‌آورد؟

تحریم: نقض اصول اساسی اقتصاد و تجارت آزاد
اقتصاد و تجارت آزاد و گردش پول و سرمایه بر پایه یک مجموعه از قوانین، مقررات موضوعه و توافق‌هایی قرار دارد که محصول تکامل اندیشه‌های اقتصادی و حقوقی بوده و پاسخی به نیاز جوامع و کشورها برای پیشرفت، رشد و توسعه و نیل به سعادتمندی جوامع است. «تحریم تجاری و اقتصادی» ناقض همه این اصول و قوانین است. نتیجه نقض این اصول و قوانین عقلانی، انسانی و پذیرفته‌شده، آسیب وارد شدن به روند پیشرفت همه کشورها و جوامع است. تحریم‌ها دقیقا با نقض این اصول، خوشبختی جامعه بشری را نشانه گرفته‌اند. اصولی که ما از آن صحبت می‌کنیم نتیجه قرن‌ها تلاش خردمندان و خیرخواهان و اندیشمندان همه جوامع است و اتفاقا نظامات اقتصاد و تجارت جدید بر پایه آنها گذاشته شده است.
«جان لاک» که نظریاتش از مبانی و منابع اقتصاد و اجتماع آزاد است می‌گوید: «هیچ کس حق ندارد به سلامتی، زندگی و اموال دیگران آسیبی برساند». اندیشه‌های او و اندیشمندانی دیگر خط فکری و مبنای نظریه و عمل اقتصادی_اجتماعی و پایه شکل دیگری نظامات اقتصادی بین‌الملل جدید شده است. آیا تحریم‌ها مبانی اندیشه‌های نظام اقتصادی مطلوبی که می‌خواهد مروج احترام‌گذاری و پاسداشت سلامت، حیات و دارایی‌های انسان‌ها و جوامع باشد را تخریب نمی‌کند؟
واقعیت این است که تحریم‌ها حتی فراتر از اینها می‌رود و در اقتصاد نوظهور شبکه‌ای که ماهیت و الگوهای کسب و کار درآن دستخوش دگرگونی است، برای جوامع و اقتصادهای مشمول تحریم محرومیت اجباری به وجود می‌آورد. هیچ کس فراموش نمی‌کند که شکل‌گیری نهادهایی جهانی مانند بانک جهانی (World Bank)، صندوق بین‌المللی پول (IMF) و سازمان تجارت جهانی (WTO)، همگی ریشه در همان اندیشه بنیادینی دارد که پیشرفت و بهره‌مندی را حق همه جوامع می‌دانست.
در اینجا بد نیست جمله‌ای از بیانیه ماموریت بانک جهانی را مرور کنیم: «آمال و آرزوی بانک جهانی زدودن فقر از میان جوامع و ترویج خوشبختی آنان است». اکنون روشن است که تحریم‌ها خوشبختی همه جوامع را هدف قرارداده است. همین هفته رییس کل بانک جهانی دکتر «کیم» در یک سخنرانی در دانشگاه جورج واشنگتن جملات جالبی را بر زبان آورد: «فقر مفرط موضوع اخلاقی شناخته‌شده زمانه ماست». اعمال تحریم‌ها نه تنها با ماموریت این نهاد اقتصادی بین‌المللی در تضاد است، بلکه به دغدغه اخلاقی مهم و شناخته‌شده جهان ما یعنی «فقر» دامن می‌زند. این مساله هم مورد اجماع نسبی قرار دارد که تحریم‌ها جوامع را فقیرتر می‌سازند.
علاوه بر بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول هم با ماموریت ویژه‌ای تاسیس شده است: کمک به ثبات نظام مالی بین‌المللی و اطمینان از تداوم آن. این کار از سه طریق انجام می‌گیرد: نظارت و پیگیری اقتصاد جهانی و اقتصاد کشورهای عضو، وام دادن به کشورهای عضو برای توازن بخشیدن به مشکلات مربوط به تراز پرداخت‌ها و کمک‌های عملی به اعضا. کریستین لاگارد رییس صندوق بین‌المللی پول در همین نشست سالانه مشترک بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در دانشگاه جورج واشنگتن می‌گوید: «شاهد دو گذار اقتصادی و مالی در جهان هستیم. یکی در الگوی رشد اقتصادی و دیگری پیدایش و فعالیت انواع مختلف بخش‌های مالی. مدیریت این گذارها نه‌تنها مستلزم خط مشی ملی فعال، بلکه نیازمند همکاری فعالانه بین‌المللی در زمینه خط مشی‌ها است.»
پیداست که تحریم‌ها ثبات نظام مالی بین‌المللی را بر هم زده و خدشه جدی به همکاری فعالانه بین‌المللی برای تحقق خط‌مشی‌هایی وارد می‌کند که برای گذار اقتصادها مورد نیاز است. دلایل ذکر شده و دلایل بسیار دیگری نشان می‌دهد تحریم‌ها ناقض اصول اساسی اقتصاد و تجارت آزاد و گردش پولی و مالی در سطح جهان هستند و بنابراین ما با مساله‌‌ای روبه‌رو هستیم که هم جنبه ملی دارد و هم جنبه بین‌المللی. آسیبی که بر اثر تحریم به نظام اقتصادی و مالی بین‌المللی وارد می‌شود به حدی روشن است که تحریم را باید یک مساله جهانی قلمداد کرد که دامنه آن کل نظام اقتصادی بین‌الملل را در برمی‌گیرد.

تحریم: به خطراندازنده صلح جهانی
از دیگر دلایلی که تحریم‌ها را به یک مساله بزرگ و مهم اجتماعی تبدیل می‌کند به خطر افتادن صلح است. تحریم با روح صلح و نوع‌دوستی ناسازگار است. اعمال تحریم‌ها به منزله محروم کردن گروه بزرگی از جامعه بشری از حقوق انسانی‌شان است. برای ملت ما و فرهنگ بی‌نظیرش، مفاهیمی مانند «صلح»، «عشق به انسان‌ها» و «آرزومندی نیکی در حق انسان‌ها»، رویاهای دیرینی است. صدای سخن سعدی همیشه در یادها و خاطره‌ها می‌ماند:
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی‌غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
سکوت در برابر تحریم‌ها، تحریم‌هایی که «محنت» فراوانی برای کودکان، مردان و زنان و پیران و جوانان به بار می‌آورد، نشانی بر «بی‌غمی و بی‌دردی نسبت به رنج‌های آدمی» است. تلخی جنگ‌هایی که جهان به خود دیده، ارزشمندی و شیرینی صلح و آشتی را برای همه انسان‌ها روشن ساخته است. امروزه ده‌ها و صدها کوشش سازماندهی‌شده و آموزش متنوع برای کودکان در گوشه و کنار جهان تدارک دیده می‌شود تا کودکان قدر و منزلت عشق، دوستی، صلح و با هم زیستن را بیاموزند. تحریم‌ها پس از جنگ‌ها مخرب‌ترین اقدام علیه صلح هستند. از این رو جهان باید امر حیاتی صلح را در خطر ببیند. صلح‌خواهان، صلح‌جویان و کسانی که برای صلح می‌کوشند باید دریابند که نغمه‌های عشق و صلح با تحریم سرکوب می‌شود و این مساله‌ای مهم برای جهان ماست.

تحریم: تهدیدکننده همه معیارهای عدالت
با کوچک‌تر شدن جهان ما بسیاری از ارزش‌ها شمولیت و دربرگیرندگی جهانی پیدا کرده است. عدالت به عنوان یک آرزوی همیشگی یک خواسته جهانی است. عدالت باید یک خواسته مشترک و جمعی جهانی باشد، چرا که بسیاری از ریشه‌های بی‌عدالتی خاستگاه‌های بین‌المللی دارند که با کوشش یک یا چند کشور و ملت برطرف نمی‌شود. «روهان» فیلسوف آمریکایی در کتابش «تاریخ و شان انسان» می‌گوید: نیکو- زیستی انسان به بالا بردن شان انسان بستگی دارد و ارتقای شان انسان مرهون عدالت در سطح جهان است. او برای نیل به عدالت در جهان هشت معیار معرفی می‌کند: گفت و شنود، نهادهای چندوجهی اثربخش و پاسخگو، ساختارهای تصمیم‌گیری پاسخگو، برخورد منصفانه، همدلی، پاسخگویی، شفافیت و تبعیت از قوانین بین‌المللی.
از همین معیار آخر بگوییم که وضع تحریم‌ها نافرمانبرداری از قوانین بین‌المللی است. هیچ قانون بین‌المللی تحریم‌ها را نمی‌پذیرد. تحریم‌ها ناقض همدلی و حاوی برخوردی غیرمنصفانه بوده و مسیر
گفت و شنودها را مسدود می‌کند. آنچه موضوع تحریم‌ها را به یک مساله جهانی تبدیل می‌کند، تضعیف امیدهایی است که به گسترش عدالت در سطح جهان بسته شده‌اند. ذهن‌هایی مسوولیت‌پذیر که همواره معطوف به موضوع گسترش عدالت در جهان هستند، تحریم را ضربه‌ای بر پیکره زخمی، حساس و شکننده عدالت می‌دانند. برای آنکه عدالت به موضوعی جهان‌گستر تبدیل شود و همگان نسبت به آن ایفای مسوولیت کنند رنج‌های بسیار باید کشید و راه‌های بسیار باید رفت.

عدالت‌خواهان جهان؛ همراهان جنبش مدنی ضدتحریم
آنچه گفته شد، برخی از دلایلی هستند که گواهی می‌دهند، چرا تحریم یک مساله با اهمیت و بزرگ نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی است. هم‌اکنون «جنبش مدنی ضد تحریم» در ایران برای پیشبرد اهدافش از دو سرمایه برخوردار است: یکی اهمیت مساله تحریم است که آن را به موضوعی پردامنه و تاثیرگذار در همه ابعاد و شئون ملی و بین‌المللی بدل می‌کند؛ دیگری نیروی نهفته پشتیبان این جنبش.
به گمانم همه آنانی که در گوشه و کنار جهان برای یک اقتصاد و تجارت سالم و شکوفا، برای یک جهان پر از صلح و آرامش و برای یک
دنیای همراه با عدالت می‌کوشند، همراهان و همدلان این جنبش هستند یا به زودی می‌توان آنها را با این جنبش همراه کرد. ما برای به بار نشستن این جنبش باید راهی را بپیماییم که طی آن همه جریان‌های اصلی و فعالی که در جای جای جهان برای توسعه، صلح و عدالت می‌کوشند و دلسوزانه تلاش می‌کنند به پشتیبانی و حمایت از جنبش برخیزند. کم نیستند کسانی در ایران و جهان که مترصد فرصتی هستند تا عزم خود را صرف زدودن نقطه تاریک تحریم از چهره جهان‌مان کنند.
* استاد مدیریت استراتژیک در دانشگاه تهران
و مدیرعامل بانک ملت