چگونه شراکت هند و اعراب میتواند توازن قدرت اقتصادی جهان را دگرگون کند؟
جولان فیلها در خلیجفارس

در دنیای فزاینده چندقطبی کنونی، هند و کشورهای خلیج فارس دیگر صرفا شریک تجاری نیستند، بلکه بازیگران استراتژیک مستقلی به شمار میروند. این کشورها با همکاری یکدیگر مدلی از تعامل را پیش میبرند که خودمختاری، شفافیت و منافع متقابل را بر زورگویی و وابستگی به قدرتهای بزرگ ترجیح میدهد. وبسایت «پراجکت سندیکت» در مطلبی نوشت، اجلاس اخیر «فروم سرمایهگذاری خاورمیانه» در شارجه عمق روابط اقتصادی هند و کشورهای خلیج فارس را به تصویر کشید. با اعمال تعرفههای آمریکا که رقابتپذیری صادرات هند را کاهش داده، شرکتهای هندی بیش از پیش به امارات متحده عربی بهعنوان پلی به بازارهای آمریکایی نگاه میکنند و پیوندهای میانمنطقهای خود را تقویت میکنند.
در نتیجه، روابطی که پیشتر بر مبادله نفت در برابر نیروی کار بنا شده بود، اکنون به شراکتی فراگیر در حوزههای فناوری، مالی و امنیتی تبدیل شده است. هند و خلیج فارس دیگر صرفا شریک تجاری نیستند؛ آنها در حال هدایت تغییرات ژئواکونومیک و بازطراحی نقشه تجارت جهانی هستند. روابط هند و خلیج فارس سابقهای عمیق دارد. قرنها پیش، کاروانها و کشتیهای تجاری حامل ادویه و پارچه، پیوندهای فرهنگی و تجاری پایدار میان این دو منطقه ایجاد کردند. افزون بر این، در دوران حکومت بریتانیا، بخش بزرگی از خلیج فارس از دهلی نو اداره میشد.
پس از استقلال هند، این روابط بیشتر جنبه معاملاتی داشت: نفت یک طرف، نیروی کار طرف دیگر و ثروت در هر دو جهت جریان داشت. اخیرا هند و کشورهای خلیج فارس اهمیت استراتژیک این همکاری تاریخی را دوباره بازشناخته و آن را برای قرن ۲۱ بازتعریف کردهاند.
همگرایی استراتژیک
تا اواسط دهه ۲۰۱۰، اولویتهای استراتژیک دو طرف شروع به همگرایی کرد. در سال ۲۰۱۵، نخستوزیر هند، نارندرا مودی، برای اولین بار در ۳۴ سال به امارات سفر کرد. همزمان، رهبران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مانند محمد بن زاید آل نهیان و محمد بنسلمان برنامههای بلندپروازانهای را برای تنوعبخشی به اقتصاد خود فراتر از نفت آغاز کردند.
این همگرایی ناشی از تغییرات داخلی بود. کشورهای عربی خطرات وابستگی به سوختهای فسیلی را درک کرده و منابع خود را به انرژیهای تجدیدپذیر، فناوری و گردشگری اختصاص دادند. هند نیز در مسیر صنعتیسازی و دیجیتالی شدن، شریکانی مشتاق با سرمایه و جاهطلبی لازم یافت. هند به دنبال سرمایه و تخصص بود و خلیج فارس به دنبال مقیاس و مسیرهای رشد جدید.
پیگیری این روند، منجر به تعامل گسترده اقتصادی و دیپلماتیک شد؛ از شراکت هند، رژیم صهیونیستی، امارات و آمریکا گرفته تا تقدیر از رهبران کشورهای عرب خلیج فارس در جشنهای ملی هند. ارقام اهمیت این روابط را نشان میدهند: تجارت هند و امارات در سال جاری به ۱۰۰میلیارد دلار رسیده و تجارت هند و عربستان در سال 2024-2023 نیز ۴۳میلیارد دلار ثبت شده است. سرمایهگذاریها نیز قابلتوجه است. صندوقهای ثروت دولتی مانند «مبادله» در ابوظبی و صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان، بهشدت در استارتآپها، زیرساختها و پروژههای انرژی سبز هند سرمایهگذاری کردهاند. این سرمایهگذاریها صرفا معاملات یکباره نیستند، بلکه شرطبندیهای بلندمدت بر آینده این اتحاد ژئوپلیتیک هستند. اکنون محور هند-خلیج فارس به بیرون نگاه میکند. مسیر اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا پیشنهاد شده است تا مسیرهای تجارت جهانی بازطراحی شود، بنادر هند از طریق شبکههای ریلی خلیج فارس به دریای مدیترانه متصل شود و زنجیرههای تامین مدرن و مقاوم در کنار کانال سوئز ایجاد شود.
چشمانداز و چالشها
این شراکت معادل معاصر مسیرهای تاریخی تجارت ادویه است، اما ادویه با فناوریهای پیشرفته جایگزین شده و کاروانها به کشتیهای کانتینری، کابلهای فیبر نوری و پرداختهای دیجیتال تبدیل شدهاند. سیستم پرداخت یکپارچه هند (UPI) مرزها را درمینوردد، در حالی که کابلهای برق زیر دریا و پروژههای هیدروژن سبز زیرساختهای انرژی و دیجیتال مشترک ایجاد میکنند. شراکت تازه شکلگرفته اکنون به آفریقا نیز توسعه مییابد. امارات بیش از ۱۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری در قاره وعده داده و عربستان ۴۱میلیارد دلار برنامه توسعه اعلام کرده است. هند با دههها حسننیت – حاصل ماموریتهای صلح، پروژههای توسعه و شبکه فعال دیاسپورا – سرمایه خلیج فارس را تکمیل و نفوذ این بلوک را تقویت میکند.
ابتکارات سهجانبه نوظهور، با سرمایهگذاری امارات در زیرساختهای ساخته شده توسط شرکتهای هندی در آفریقا، جایگزینی جذاب برای پروژههای قدرتهای بزرگ ارائه میدهد؛ پروژههایی که اغلب منجر به بدهیهای سنگین و شروط سیاسی میشوند. برای اقتصادهای متوسط که از گیر افتادن میان رقابت آمریکا و چین هراس دارند، اتحاد هند-خلیج فارس زیرساخت بدون بدهی ناپایدار، همکاری فناوری بدون دستور کار پنهان و همکاری امنیتی بدون دخالت خارجی ارائه میدهد.
شراکت هند و خلیج فارس نشان میدهد ابزارهای دیجیتال چگونه میتوانند توسعه را پیش ببرند. ترکیب معماری دیجیتال ارزان و متنباز هند با سرمایه خلیج فارس، زیرساخت مدرن، شناسنامه دیجیتال فراگیر و پروژههای اقلیمی ایجاد کرده که مشاغل محلی با درآمد مناسب را به همراه دارد. این همکاری نسخهای نوین از «غیرمتعهدها» نیست؛ بلکه چندجانبهگرایی عملیاتی است؛ استراتژی ژئوپلیتیک مبتنی بر منافع مشترک، سود متقابل و خودمختاری.
البته این اتحاد با چالشهای قدرتمندی روبهروست: رقابتهای منطقهای، تنشهای داخلی و نوسانات جهانی. با این حال، اعتماد به نفس آشکار است: هند و کشورهای خلیج فارس دیگر به استراتژیهای دیگران وابسته نیستند و مسیر خود را میسازند. اگر این شراکت پایدار بماند، تنها یک موفقیت دوجانبه نخواهد بود؛ بلکه محور هند-خلیج فارس میتواند به مرکز ثقل جدیدی در جهان چندقطبی تبدیل شود و الگویی برای دیگر اقتصادهای نوظهور باشد که به دنبال فناوری متنباز، تجارت مقاوم و رفاه گسترده بدون وابستگی هستند.