خبرگزاری الجزیره از تغییرات رفتار مردم دمشق گزارش میدهد؛
دمشق، یکسال پس از سقوط
«جاستین صالحانی» در گزارشی برای الجزیره نوشت، در نزدیکی میدان اموی دمشق، ابوتاج ۲۴ ساله، تنها ایستاده و مردم را تماشا میکرد. ۱۰سال قبل، او خانهاش را در حومه حلب ترک کرده بود، زمانی که خانهاش در جنگ بین رژیم و نیروهای ضد اسد ویران شد. از آنجا، او به دمشق و سپس بیروت گریخت و بعد برای پیوستن به پدرش به عربستان سعودی رفت.
پس از یک دهه تبعید -هشت سال در عربستان سعودی و دو سال تحصیل در مصر - ابو تاج به سوریه بازگشت. او درست بیش از یک هفته قبل از اینکه مردم از سراسر کشور برای جشن گرفتن عملیاتی که بشار اسد را مجبور به فرار به مسکو در ساعات اولیه صبح کرد، جمع شوند، به آنجا رسید. او با خوشحالی از مسیری که کشور در پیش گرفته است، به الجزیره گفت: «فرهنگ کشور اکنون برای مردم است». برای بسیاری در سوریه، فروپاشی رژیم با خود یک فضای باز به همراه داشت. روزهای اولیه پس از آزادی با شور و شوق در بسیاری از نقاط سوریه، اما همچنین با نگرانی از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد، مشخص میشد. تعداد کمی انتظار داشتند که تحریمهای شدید آمریکا علیه سوریه برداشته شود؛ بهخصوص تحریم علیه احمد الشرع، مردی که زمانی آمریکا برای دستگیری اش مبلغ گزافی تعیین کرده بود و اکنون رهبری دولت جدید را بر عهده دارد.
با این حال، تراژدی زمانی رخ داد که خشونتهای فرقهای گسترده در امتداد سواحل سوریه در ماه مارس و دوباره در سویدا در ماه ژوئیه رخ داد. اما چند روز قبل از اینکه تودههای مردم به سوی میدان اموی سرازیر شوند، مشخص است که سرنگونی اسد برای بسیاری از سوریها چقدر معنادار بوده است. در سراسر شهر، پرچم سبز، سفید و سیاه در همه جا به نمایش گذاشته شده است. بیرون مسجد اموی، صورت بچهها با رنگ پرچم سوریه نقاشی شده است؛ درحالیکه در میدان مرجه، مردم محلی کیسهای از پرچمها را برای فروش یا توزیع باز میکردند.
عمران، جوان ۲۲ساله اهل دیرالزور در شمال شرقی سوریه، به همراه برادر کوچکترش، بهاءالدین و مادرش در میدان مرجه قلیان میکشیدند. او اخیرا از لبنان به سوریه بازگشته است. او گفت که قصد دارد در ۸دسامبر [امروز دوشنبه] به میدان اموی برود تا با مادر و برادر کوچکترش در جشنها شرکت کند. میدان اموی جایی است که قلب جشنها در آن برگزار خواهد شد. جشنها از بعدازظهر جمعه (۱۴ آذر) آغاز شد. عبدالعزیز العمری، ۲۱ ساله، به الجزیره گفت: «ما امروز به اینجا آمدیم تا سالگرد آزادی را جشن بگیریم. ما مظلوم بودیم، اما اکنون غم ما آزاد شده است.» جشنها با بوق زدن ماشینها و آتشبازی ادامه دارد.