امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» تشریح کرد؛
تغییرات سیاست آمریکا در قبال ایران
با توجه به انتشار سند امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۵ به نظر شما این سند چه تفاوتی با اسناد قبلی دارد و مهمترین ویژگیهای آن چیست؟
سند امنیت ملی آمریکا که در سال ۲۰۲۵ منتشر شده اولین سند در دولت دوم دونالد ترامپ به شمار میرود که ۳۳ صفحه است. روح اصلی یا محتوای این سند با اسناد دیگر امنیت ملی آمریکا در سالهای گذشته تفاوت دارد و در این سند تمرکز بر بحث America first یا اول آمریکاست. یعنی اولویت را روی آمریکا گذاشته، به این صورت که ابرتهدیدهای امنیتی در درون آمریکاست، بحث مهاجران در آنجا پررنگ است و توجه فراوان به منطقه نیمکره غربی شده است.
در مورد نیمکره غربی اصطلاحی به کار میبرند به نام دکترین مونروی ترامپ؛ مبنی بر اینکه دنیای قدیم اروپا در دنیای جدید دخالت نکند و ایالات متحده آمریکا هم در دنیای قدیم یعنی اروپا و آسیا دخالت نمیکند. این چارچوب کلان دکترین مونرو بود که امروز آن را بهروزرسانی کردهاند و بحث مقابله با مهاجرتها، مواد مخدر، تروریسم، افراطگرایی در منطقه آمریکای لاتین را شامل میشود. در مورد اروپا در سند آمده که اروپا در حال نابودی تمدنی به خاطر سیاستهای مهاجرتیاش است و چون به اعتقاد این سند، اروپا در دروازه را باز کرده و مهاجران زیادی به آنجا رفتهاند و تا دهههای آینده اکثریت چند کشور عضو ناتو، غیراروپایی خواهد شد. این سند معتقد است که باید سیاستهای راستگرایانه ضدکنترل مرزها در اروپا پیگیری شود، هویت ملی را حفظ کنند و کارهایی که داخل آمریکا انجام میشود در اروپا هم انجام شود. درواقع به زعم آمریکا، اروپا باید یک رویکرد دوگانه شامل هم مهار و هم جلوگیری از قطع روابط اقتصادی را دنبال کند. در این سند، حمایت و حراست از تایوان هم تا حدودی کمرنگتر شده و این سند مشخص نمیکند که آمریکا برای دفاع از تایوان حاضر است با چین بجنگد یا خیر. در نهایت در مورد خاورمیانه و منطقه غرب آسیا میگوید که این منطقه دیگر بار امنیتی بر دوش ایالات متحده نیست و این منطقه به منطقهای برای جذب سرمایهگذاری و همکاریهای اقتصادی تبدیل شده است. در همین چارچوب بحث ایران و پیمان ابراهیم هم مطرح میشود مبنی بر اینکه این پیمان گسترش پیدا کند تا ایران نیز تاحدودی منزوی شود.
در این سند، تهدید ایران نسبت به دیگر تهدیدهای اولویتدار آمریکا (مانند چین، روسیه یا تهدیدهای سایبری) چگونه رتبهبندی یا توصیف شده است و چه عواملی باعث تقلیل یا تغییر وزن تهدید ایران شده است؟
در سند ۲۰۲۵ دیگر ایران یک تهدید استراتژیک برای آمریکا نیست و در زمره کشورهای یاغی هم قرار نمیگیرد، زیرا به ادعای نویسندگان سند ۲۵، ایران رو به ضعف است. یعنی به زعم آنها از سال ۲۰۲۳ روند ضعف را شروع کرده و سال ۲۰۲۵ به اوج رسیده است. آنها مدعی هستند که با حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، توان هستهای ایران از بین رفته و ایران دیگر خطر قبل را ندارد. در مقایسه با سند ۲۰۱۷ که در دولت اول ترامپ منتشر شد، تهدید ناشی از ایران رو به کاهش است. در این سند آمده که ایران بازیگری است که ناامنی ایجاد میکند اما نه به آن اندازه که قبلا بود. بنابراین میگوید که الان نگرانی آمریکا به مسائل منطقه غرب آسیا کاهش پیدا کرده و باید متمرکز شوند روی نیمکره غربی.
این سند چه تفاوتهایی در مقایسه با استراتژی امنیت ملی دورههای قبلی آمریکا (مثلا ۲۰۱۷ یا ۲۰۲۲) در نحوه توصیف برنامه هستهای، فعالیتهای منطقهای یا توان موشکی ایران نشان میدهد؟
هستهای را که مدعی هستند تمام شد و دیگر تهدید ناشی از فعالیتهای بدخواهانه هستهای ایران از بین رفته اما سیاستهای بدخواهانه منطقهای و تروریستی ایران همچنان به قوت خودش هست اما ضعیف شده است. در مقایسه با گذشته هم همینطور است. یعنی سابق بر این، روسیه و چین به عنوان تهدیدهای امنیتی بینالمللی قلمداد میشدند و کرهشمالی و ایران به عنوان تهدیدهای امنیتی منطقهای. اما در حال حاضر درصد این تهدید از سمت ایران از نگاه آمریکا کاهش پیدا کرده است.
با این تفاسیر سیاستهای آمریکا در قبال ایران چه تغییری خواهد کرد؟
نخست آنکه بحث هستهای از نظر آمریکا تمام شده است و بنابراین دلیلی برای مذاکره کردن در مورد برنامه هستهای ایران وجود ندارد. نکته بعدی به توئیت روز جمعه تام باراک بازمیگردد که گفته بود ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم و جمهوری اسلامی معضل اسرائیل است و نه معضل ما. در سند ۲۰۲۵ نیز آمده است که اگر پیمان ابراهیم گسترش پیدا کند، ایران منزوی میشود و برای منزویتر کردن ایران توصیه میکند که این پیمان گسترش پیدا کند. اینکه مداخله نظامی در منطقه غرب آسیا داشته باشند مدنظرشان نیست. در مورد جنگ، ترامپ و اطرافیانش مدعی هستند که آمدند و جنگ ایران و اسرائیل را تمام کردند، اما ایران میگوید که آمریکا به ایران حمله کرد. در عین حال معتقد هستند که داستان ایران و اسرائیل تمام نشده و این جنگ ممکن است به شیوههای دیگر ادامه پیدا کند. ولی فعلا آمریکاییها خودشان قصد ابتکار عمل در حمله به ایران را ندارند.